معنی فارسی seignioral

B2

مربوط به سنایور یا حقوق و مزایای یک فرد سرپرست، معمولاً در زمینه‌های تاریخی.

Relating to a seignior or the rights and privileges of a feudal lord.

example
معنی(example):

طبقهٔ سنایورال در جامعهٔ قرون وسطایی تأثیر زیادی داشت.

مثال:

The seignioral class held significant influence in medieval society.

معنی(example):

قدرت‌های سنایورال آنها در طول انقلاب به چالش کشیده شد.

مثال:

Their seignioral powers were challenged during the revolution.

معنی فارسی کلمه seignioral

: معنی seignioral به فارسی

مربوط به سنایور یا حقوق و مزایای یک فرد سرپرست، معمولاً در زمینه‌های تاریخی.