معنی فارسی seise

B1

ضبط کردن، به‌طور قانونی و با قدرت چیزی را از کسی گرفتن.

To take possession of something, especially by legal authority.

verb
معنی(verb):

To vest ownership of a freehold estate in (someone).

معنی(verb):

(with of) To put in possession.

معنی(verb):

To seize.

example
معنی(example):

پلیس مجبور شد اموال دزدیده شده را ضبط کند.

مثال:

The police had to seise the stolen goods.

معنی(example):

مقامات زمین را برای استفاده عمومی ضبط خواهند کرد.

مثال:

The authorities will seise the land for public use.

معنی فارسی کلمه seise

: معنی seise به فارسی

ضبط کردن، به‌طور قانونی و با قدرت چیزی را از کسی گرفتن.