معنی فارسی seladang
B2نوعی گاو وحشی که در مناطق گرمسیری جنوب شرقی آسیا یافت می‌شود.
A type of wild ox found in the tropical regions of Southeast Asia.
- noun
noun
معنی(noun):
The Malayan gaur.
example
معنی(example):
سلادان (seladang) یک گاومیش وحشی است که بومی آسیای جنوب شرقی می‌باشد.
مثال:
The seladang is a wild ox native to Southeast Asia.
معنی(example):
تلاش‌های حفاظتی برای محافظت از جمعیت سلادان (seladang) در حال انجام است.
مثال:
Conservation efforts are underway to protect the seladang population.
معنی فارسی کلمه seladang
:
نوعی گاو وحشی که در مناطق گرمسیری جنوب شرقی آسیا یافت می‌شود.
