معنی فارسی self-contradictions

B2

تناقضات خود به وضعیتی اطلاق می‌شود که شخص یا گفته‌ای دارای اظهاراتی است که با یکدیگر ناسازگارند.

Statements that contradict themselves.

noun
معنی(noun):

A statement that contains a contradiction, or a premise from which one could be derived

example
معنی(example):

اظهارات او پر از تناقضات خود است.

مثال:

His statements are full of self-contradictions.

معنی(example):

این مقاله تناقضات خود را در استدلال او برجسته می‌کند.

مثال:

The article highlights the self-contradictions in her argument.

معنی فارسی کلمه self-contradictions

: معنی self-contradictions به فارسی

تناقضات خود به وضعیتی اطلاق می‌شود که شخص یا گفته‌ای دارای اظهاراتی است که با یکدیگر ناسازگارند.