معنی فارسی self-criticisms
B1انتقادهای خود به فرآیند ارزیابی منفی از رفتار یا عملکرد خود گفته میشود.
Critical opinions that one has about oneself.
- NOUN
example
معنی(example):
او انتقادهای خود را نوشت تا عملکردش را بهبود بخشد.
مثال:
He wrote down his self-criticisms to improve his performance.
معنی(example):
او در دفتر خاطراتش بعد از جلسه به انتقادهای خود اشاره کرد.
مثال:
In her journal, she noted her self-criticisms after the meeting.
معنی فارسی کلمه self-criticisms
:
انتقادهای خود به فرآیند ارزیابی منفی از رفتار یا عملکرد خود گفته میشود.