معنی فارسی self-deports
B2خود اخراج، وقتی که فرد به خودی خود به کشوری دیگر میرود به جای اینکه ورزشگاه یا دولت او را بدون خواستهاش اخراج کند.
The act of an individual leaving a country voluntarily to avoid deportation.
- VERB
example
معنی(example):
پس از بررسی، او تصمیم گرفت خود را اخراج کند تا اینکه منتظر دولت بماند.
مثال:
After the review, he decided to self-deport rather than wait for the government.
معنی(example):
او تصمیم گرفت خود را اخراج کند تا از مشکلات حقوقی بیشتر جلوگیری کند.
مثال:
She chose to self-deport to avoid further legal issues.
معنی فارسی کلمه self-deports
:
خود اخراج، وقتی که فرد به خودی خود به کشوری دیگر میرود به جای اینکه ورزشگاه یا دولت او را بدون خواستهاش اخراج کند.