معنی فارسی self-destruct
B1به خودتخریبی معمولاً در شرایط استرسزا یا ناپایدار اشاره دارد که فرد بهطور غیرقابلکنترلی رفتارهای مضر انجام میدهد.
To cause oneself to fail or to self-sabotage, often under stress.
- verb
verb
معنی(verb):
To destroy oneself.
example
معنی(example):
برخی از افراد تحت فشار ممکن است خود را تخریب کنند.
مثال:
Some people may self-destruct under pressure.
معنی(example):
او در مواجهه با چالشها به سمت خودتخریبی میرود.
مثال:
He tends to self-destruct when faced with challenges.
معنی فارسی کلمه self-destruct
:
به خودتخریبی معمولاً در شرایط استرسزا یا ناپایدار اشاره دارد که فرد بهطور غیرقابلکنترلی رفتارهای مضر انجام میدهد.