معنی فارسی self-insurance
B1خود بیمهگذاری، به معنای بیمه کردن خود بدون استفاده از شرکت بیمهای است، به طوری که فرد به طور مستقیم هزینههای احتمالی را از منابع شخصی خود پرداخت کند.
A method of managing risk by setting aside money for future losses instead of purchasing insurance.
- NOUN
example
معنی(example):
برخی از افراد انتخاب میکنند که خود بیمه شوند تا در هزینههای حق بیمه صرفهجویی کنند.
مثال:
Some people choose self-insurance to save money on premiums.
معنی(example):
خود بیمهکردن میتواند برای افرادی که پسانداز کافی دارند، مفید باشد.
مثال:
Self-insurance can be beneficial for those with enough savings.
معنی فارسی کلمه self-insurance
:
خود بیمهگذاری، به معنای بیمه کردن خود بدون استفاده از شرکت بیمهای است، به طوری که فرد به طور مستقیم هزینههای احتمالی را از منابع شخصی خود پرداخت کند.