معنی فارسی self-involved
B1خود مشغول، به معنای فردی است که بیشتر بر روی نیازها و نگرانی‌های خود تمرکز دارد و کمتر به دیگران توجه می‌کند.
Being excessively focused on oneself and one's own interests.
- adjective
adjective
معنی(adjective):
Wrapped up in oneself or in one's thoughts.
example
معنی(example):
او آن‌قدر به خود مشغول است که به ندرت احساسات دیگران را متوجه می‌شود.
مثال:
She is so self-involved that she rarely notices others' feelings.
معنی(example):
خود مشغول بودن می‌تواند مانع از روابط معنادار شود.
مثال:
Being self-involved can hinder meaningful relationships.
معنی فارسی کلمه self-involved
:
خود مشغول، به معنای فردی است که بیشتر بر روی نیازها و نگرانی‌های خود تمرکز دارد و کمتر به دیگران توجه می‌کند.
