معنی فارسی self-opinionated

B2

خود رأی به معنای داشتن نظری قوی و عدم تمایل به تغییر آن است، حتی در مواجهه با دلایل مخالف.

Having a high opinion of oneself and not accepting others’ views.

adjective
معنی(adjective):

Obstinately adhering to one's own opinion.

example
معنی(example):

خود رأی بودن می‌تواند منجر به تنش با دیگران شود.

مثال:

Being self-opinionated can lead to conflicts with others.

معنی(example):

نگرش خود رأی او غالباً همکارانش را بیگانه می‌کند.

مثال:

Her self-opinionated attitude often alienates her colleagues.

معنی فارسی کلمه self-opinionated

: معنی self-opinionated به فارسی

خود رأی به معنای داشتن نظری قوی و عدم تمایل به تغییر آن است، حتی در مواجهه با دلایل مخالف.