معنی فارسی self-preservation

B2 /ˌsɛlfˌpɹɛzɜˈɹ.veɪ.ʃən/

خودمحافظتی، تلاش برای حفظ جان و بقای خود در شرایط خطرناک است.

The instinct to act in a way that ensures one’s own survival.

noun

معنی(noun):

The instinctive behaviour that protects oneself from harm.

example

معنی(example):

یک مادر معمولاً با محافظت از فرزندانش، خود را حفظ می‌کند.

مثال:

A mother often shows self-preservation by protecting her children.

معنی(example):

غریزه خودمحافظتی برای بقا ضروری است.

مثال:

The instinct of self-preservation is vital for survival.

معنی فارسی کلمه self-preservation

خودمحافظتی، تلاش برای حفظ جان و بقای خود در شرایط خطرناک است.