معنی فارسی self-propagating
B2خودتکثیرکننده، به سیستمی اشاره دارد که میتواند بدون دخالت خارجی به رشد و توسعه ادامه دهد.
Referring to something that is capable of reproducing or spreading itself independently.
- ADJECTIVE
example
معنی(example):
یک سیستم خودتکثیرکننده میتواند بدون کمک خارجی خود را تکثیر کند.
مثال:
A self-propagating system can replicate itself without external help.
معنی(example):
ویروس خودتکثیرکننده به سرعت در شبکه پخش شد.
مثال:
The self-propagating virus spread quickly through the network.
معنی فارسی کلمه self-propagating
:
خودتکثیرکننده، به سیستمی اشاره دارد که میتواند بدون دخالت خارجی به رشد و توسعه ادامه دهد.