معنی فارسی self-punishment
B1خودمجازتی؛ عملی که فرد برای تنبیه خود به خاطر رفتار یا اشتباهی انجام میدهد.
The act of inflicting pain or harm on oneself as a form of punishment.
- noun
noun
معنی(noun):
The act of punishing oneself.
example
معنی(example):
او به مجازات خود برای اشتباهاتش اعتقاد دارد.
مثال:
He believes in self-punishment for his mistakes.
معنی(example):
مجازات خود میتواند ناسالم باشد و باید از آن پرهیز کرد.
مثال:
Self-punishment can be unhealthy and should be avoided.
معنی فارسی کلمه self-punishment
:
خودمجازتی؛ عملی که فرد برای تنبیه خود به خاطر رفتار یا اشتباهی انجام میدهد.