معنی فارسی self-sustained
B2خودکفایی، به معنی تأمین نیازهای خود بدون نیاز به منابع خارجی است.
Able to provide for oneself without external assistance.
- ADJECTIVE
example
معنی(example):
این جامعه با استفاده از منابع محلی به خودکفا تبدیل شد.
مثال:
The community became self-sustained by using local resources.
معنی(example):
یک سیستم خودکفا به کمک خارجی وابسته نیست.
مثال:
A self-sustained system does not rely on external help.
معنی فارسی کلمه self-sustained
:
خودکفایی، به معنی تأمین نیازهای خود بدون نیاز به منابع خارجی است.