معنی فارسی self-tailing
B2ویژگی خودتراش، به معنای آسان کردن مدیریت و کنترل چیزها به صورت مستقل است.
Referring to a mechanism that automatically manages actions or adjustments without manual intervention.
- ADJECTIVE
example
معنی(example):
ویژگی خودتراش روی قایق بادبانی، قایقرانی را آسانتر کرد.
مثال:
The self-tailing feature on the boat made sailing easier.
معنی(example):
ویچهای خودتراش در بین قایقرانها محبوب هستند.
مثال:
Self-tailing winches are popular among sailors.
معنی فارسی کلمه self-tailing
:
ویژگی خودتراش، به معنای آسان کردن مدیریت و کنترل چیزها به صورت مستقل است.