معنی فارسی sell someone a dummy
B1فروختن یک فریب به معنای فریب دادن کسی برای قبول کردن چیزی غیرواقعی یا نادرست است.
To deceive someone by getting them to believe something false or misleading.
- IDIOM
example
معنی(example):
او سعی کرد به من یک فریب بفروشد، اما من به ترفندهایش پی بردم.
مثال:
He tried to sell me a dummy, but I saw through his tricks.
معنی(example):
شما نباید استدلال آنها را بخرید؛ آنها فقط سعی دارند به شما فریب بفروشند.
مثال:
You shouldn't buy their argument; they are just trying to sell you a dummy.
معنی فارسی کلمه sell someone a dummy
:
فروختن یک فریب به معنای فریب دادن کسی برای قبول کردن چیزی غیرواقعی یا نادرست است.