معنی فارسی sell the family jewels

B1

فروختن دارایی‌های با ارزش یا منابع مهم برای رسیدن به یک هدف.

To sell something valuable, usually under pressure or circumstances of financial struggle.

example
معنی(example):

آنها مجبور شدند جواهرات خانوادگی را بفروشند تا بدهی‌هایشان را پرداخت کنند.

مثال:

They had to sell the family jewels to pay off their debts.

معنی(example):

فروش جواهرات خانوادگی تصمیمی نیست که به سادگی گرفته شود.

مثال:

Selling the family jewels is not a decision to take lightly.

معنی فارسی کلمه sell the family jewels

: معنی sell the family jewels به فارسی

فروختن دارایی‌های با ارزش یا منابع مهم برای رسیدن به یک هدف.