معنی فارسی sell-ins
B1مقدار عرضه کالاها به خردهفروشیها و نمایندگان فروش.
The amount of product sold to retailers and distributors
- NOUN
example
معنی(example):
فروشها در این سهماهه از انتظار ما بیشتر بوده است.
مثال:
The sell-ins this quarter have exceeded our expectations.
معنی(example):
فروشگاههای خردهفروشی اغلب فروشها را برای اندازهگیری محبوبیت محصولات پیگیری میکنند.
مثال:
Retailers often track sell-ins to measure product popularity.
معنی فارسی کلمه sell-ins
:
مقدار عرضه کالاها به خردهفروشیها و نمایندگان فروش.