معنی فارسی selles
B1جمع کلمه سله که به تجهیزات سوارکاری مربوط میشود.
Plural of selle, referring to horse riding equipment.
- NOUN
example
معنی(example):
فروشنده با افتخار سلههای خود را نشان داد.
مثال:
The seller displayed his selles proudly.
معنی(example):
سلهها در جامعه سوارکاری مهم هستند.
مثال:
Selles are important in the equestrian community.
معنی فارسی کلمه selles
:
جمع کلمه سله که به تجهیزات سوارکاری مربوط میشود.