معنی فارسی semantically

B2

از نظر معنایی: به طرز مرتبط با معنا و تفسیر کلمات و عبارات.

In a way that relates to meanings, especially in regard to language and semantics.

example
معنی(example):

دو عبارت از نظر معنایی مشابه هستند.

مثال:

The two phrases are semantically similar.

معنی(example):

او به‌صورت معنایی به مشکل نزدیک شد تا معنای آن را تحلیل کند.

مثال:

He approached the problem semantically to analyze its meaning.

معنی فارسی کلمه semantically

: معنی semantically به فارسی

از نظر معنایی: به طرز مرتبط با معنا و تفسیر کلمات و عبارات.