معنی فارسی semanticity

B2 /ˌsɪmænˈtɪsɪti/

معنایی بودن به توانایی کلمات، عبارات و نشانه‌ها در نمایاندن معانی اشاره دارد.

The quality of words, phrases, and signs to represent meanings.

noun

معنی(noun):

The quality of a linguistic system has being able to convey meanings

معنی(noun):

The condition of being semantic

example

معنی(example):

معنایی بودن برای درک مفهوم زبان مهم است.

مثال:

Semanticity is important for understanding the meaning of language.

معنی(example):

مفهوم معنایی بودن به نمایش مفهوم در ارتباط اشاره دارد.

مثال:

The concept of semanticity relates to the representation of meaning in communication.

معنی فارسی کلمه semanticity

معنایی بودن به توانایی کلمات، عبارات و نشانه‌ها در نمایاندن معانی اشاره دارد.