معنی فارسی semantology
C1تحقیقات و مطالعه بر روی معنا و تأثیرات آن در زبان و ارتباطات.
The branch of knowledge concerned with meaning and its implications.
- NOUN
example
معنی(example):
سمانتولوژی به بررسی ماهیت معنا و تأثیرات آن میپردازد.
مثال:
Semantology examines the nature of meaning and its influences.
معنی(example):
در سمانتولوژی، محققان مطالعه میکنند که چگونه معانی با گذشت زمان تغییر میکنند.
مثال:
In semantology, researchers study how meanings shift over time.
معنی فارسی کلمه semantology
:
تحقیقات و مطالعه بر روی معنا و تأثیرات آن در زبان و ارتباطات.