معنی فارسی semasiologically
B1به روشی که بر روی معانی واژهها تمرکز دارد، بهخصوص در بررسی واژهها به طور مستقل از صدای آنها.
In a way that focuses on the meanings of words, especially in studying words independently of their sounds.
- OTHER
example
معنی(example):
در زبانشناسی، ما بهصورت سمزوئیستی به معانی کلمات میپردازیم.
مثال:
In linguistics, we study semasiologically the meanings of words.
معنی(example):
تحقیقات بهصورت سمزوئیستی انجام شد تا بفهمیم چگونه معانی تغییر میکنند.
مثال:
The research was conducted semasiologically to understand how meanings shift.
معنی فارسی کلمه semasiologically
:
به روشی که بر روی معانی واژهها تمرکز دارد، بهخصوص در بررسی واژهها به طور مستقل از صدای آنها.