معنی فارسی semel
B1یکبار، به معنای انجام کاری تنها یک بار.
Used to indicate that an action occurs only once.
- ADVERB
example
معنی(example):
گربه یکبار به سرعت از روی نرده پرید.
مثال:
The cat jumped semel across the fence.
معنی(example):
او بدون تردید یکبار به سوال پاسخ داد.
مثال:
He semel answered the question without hesitation.
معنی فارسی کلمه semel
:
یکبار، به معنای انجام کاری تنها یک بار.