معنی فارسی semi-autonomous

B1

نیمه‌خودمختار، به نهادها یا مناطقی اطلاق می‌شود که بخشی از اختیارات خود را دارند اما تحت سرپرستی یک نهاد بزرگتر هستند.

Referring to entities that have some level of self-governance but remain under central authority.

adjective
معنی(adjective):

Partially, but not fully, autonomous.

مثال:

Hong Kong is a semiautonomous region of China.

example
معنی(example):

این منطقه یک حکومت نیمه‌خودمختار دارد.

مثال:

The region has a semi-autonomous government.

معنی(example):

سیستم‌های نیمه‌خودمختار می‌توانند تا حدی به‌طور مستقل عمل کنند.

مثال:

Semi-autonomous systems can operate independently to some extent.

معنی فارسی کلمه semi-autonomous

: معنی semi-autonomous به فارسی

نیمه‌خودمختار، به نهادها یا مناطقی اطلاق می‌شود که بخشی از اختیارات خود را دارند اما تحت سرپرستی یک نهاد بزرگتر هستند.