معنی فارسی semi-crystalline
B2نوعی ماده که دارای ساختار بلوری جزئی و غیر بلوری جزئی است.
Having a partially crystalline structure, where some parts are crystalline and others are amorphous.
- ADJECTIVE
example
معنی(example):
یخ یک جامد نیمه بلوری است.
مثال:
Ice is a semi-crystalline solid.
معنی(example):
برخی مواد ویژگیهای نیمه بلوری را نشان میدهند.
مثال:
Some materials exhibit semi-crystalline properties.
معنی فارسی کلمه semi-crystalline
:
نوعی ماده که دارای ساختار بلوری جزئی و غیر بلوری جزئی است.