معنی فارسی semi-finished

B1

نیمه‌تمام، کالایی که هنوز کامل نشده و مراحل نهایی تولید را طی نکرده است.

Partially completed; not fully processed or finished yet.

example
معنی(example):

این محصول نیمه‌تمام است و به پردازش بیشتری نیاز دارد.

مثال:

The product is semi-finished and needs further processing.

معنی(example):

ما تعدادی کالاهای نیمه‌تمام را به کارخانه فروختیم.

مثال:

We sold some semi-finished goods to the factory.

معنی فارسی کلمه semi-finished

: معنی semi-finished به فارسی

نیمه‌تمام، کالایی که هنوز کامل نشده و مراحل نهایی تولید را طی نکرده است.