معنی فارسی semianimate
B1نیمهزنده به موجود یا شی فرهنگی اطلاق میشود که ویژگیهایی از زندگی را نشان میدهد.
Referring to entities that possess some traits of life but are not fully alive.
- OTHER
example
معنی(example):
هنرمند شخصیتی نیمهزنده خلق کرد که هم به انسان و هم به حیوان شباهت داشت.
مثال:
The artist created a semianimate character that resembled both a human and an animal.
معنی(example):
در فیلم، اشیاء نیمهزنده نقش مهمی در داستان ایفا کردند.
مثال:
In the film, the semianimate objects played a crucial role in the story.
معنی فارسی کلمه semianimate
:
نیمهزنده به موجود یا شی فرهنگی اطلاق میشود که ویژگیهایی از زندگی را نشان میدهد.