معنی فارسی semicarved
B1نیمهحکاکی، به محصولاتی که به صورت ناقص یا جزئی حکاکی شدهاند، اشاره دارد.
Referring to items that are partially or roughly carved.
- ADJECTIVE
example
معنی(example):
این مجسمه نیمهحکاکی بود و بافتهای زبر و صیقلی را نشان میداد.
مثال:
The sculpture was semicarved, showing both rough and smooth textures.
معنی(example):
او یک قطعه مبلمان نیمهحکاکی برای اتاق نشیمن خرید.
مثال:
She purchased a semicarved piece of furniture for the living room.
معنی فارسی کلمه semicarved
:
نیمهحکاکی، به محصولاتی که به صورت ناقص یا جزئی حکاکی شدهاند، اشاره دارد.