معنی فارسی semicomical
B1نیمه کمدی، حالتی که طنز به طور جزئی وجود دارد و نمیتواند به عنوان کاملاً کمدی شناخته شود.
Having a partially funny or humorous quality, but not entirely comedic.
- ADJECTIVE
example
معنی(example):
این کتاب رویکرد نیمه کمدی به مسائل جدی داشت.
مثال:
The book had a semicomical approach to serious issues.
معنی(example):
اظهارات نیمه کمدی او فضای جلسه را شاداب کرد.
مثال:
Her semicomical remarks lightened the mood during the meeting.
معنی فارسی کلمه semicomical
:
نیمه کمدی، حالتی که طنز به طور جزئی وجود دارد و نمیتواند به عنوان کاملاً کمدی شناخته شود.