معنی فارسی semicultured
B1نیمهپرورشیافته به گونههای گیاهی یا جانوری اطلاق میشود که به طور کامل تحت مراقبت انسانی پرورش نیافتهاند.
Partially cultured species that are not fully domesticated or tended.
- ADJECTIVE
example
معنی(example):
گیاهان نیمهکشتشده نسبت به گیاهان کاملاً کشتشده به نگهداری کمتری نیاز دارند.
مثال:
The semicultured plants require less maintenance than fully cultivated ones.
معنی(example):
او در باغ خود گونههای نیمهکشتشده را به خاطر مقاومتشان ترجیح میدهد.
مثال:
He prefers semicultured species in his garden for their resilience.
معنی فارسی کلمه semicultured
:
نیمهپرورشیافته به گونههای گیاهی یا جانوری اطلاق میشود که به طور کامل تحت مراقبت انسانی پرورش نیافتهاند.