معنی فارسی semidangerously
B1به روشی که خطرناک نیست اما احتمالی از خطر را در خود دارد.
In a way that is partially dangerous or risky.
- ADVERB
example
معنی(example):
او به طور نیمهخطرناک رانندگی کرد و ریسکهایی را انجام داد اما بیشتر در امان ماند.
مثال:
He drove semidangerously, taking risks but staying mostly safe.
معنی(example):
کوهنوردان به طور نیمهخطرناک بالا رفتند و مواظب بودند که سقوط نکنند.
مثال:
The climbers ascended semidangerously, careful to avoid falling.
معنی فارسی کلمه semidangerously
:
به روشی که خطرناک نیست اما احتمالی از خطر را در خود دارد.