معنی فارسی semidivisively

B1

به شکلی نیمه‌تقسیم‌کننده، به طرز تقسیم یا جدایی جزئی اشاره دارد.

In a partially divisive manner; affecting division or separation to some degree.

example
معنی(example):

تصمیمات به صورت نیمه‌تقسیم‌کننده گرفته شدند، با در نظر گرفتن هر دو طرف.

مثال:

The decisions were made semidivisively, considering both sides.

معنی(example):

آنها به مشکل به صورت نیمه‌تقسیم‌کننده نزدیک شدند و اطمینان حاصل کردند که کسی احساس نکرده‌ای باقی مانده است.

مثال:

They approached the problem semidivisively, ensuring no one felt left out.

معنی فارسی کلمه semidivisively

: معنی semidivisively به فارسی

به شکلی نیمه‌تقسیم‌کننده، به طرز تقسیم یا جدایی جزئی اشاره دارد.