معنی فارسی semiellipse
B1نیمهبیضی، قسمتی از یک بیضی که از طریق یک خط مستقیم تقسیم شده باشد.
A shape that is half an ellipse.
- OTHER
example
معنی(example):
باغ شکلی نیمهبیضی دارد که آن را خاص میکند.
مثال:
The garden has a semiellipse shape that makes it unique.
معنی(example):
هنرمند یک نیمهبیضی روی بوم نقاشی کرد.
مثال:
The artist painted a semiellipse on the canvas.
معنی فارسی کلمه semiellipse
:
نیمهبیضی، قسمتی از یک بیضی که از طریق یک خط مستقیم تقسیم شده باشد.