معنی فارسی semihostilely

B2

به طور نیمه‌مخالفانه، جایی که در آن احساسات منفی وجود دارد اما هنوز تعامل ممکن است.

In a manner that is partially hostile; expressing both aggression and cooperation.

example
معنی(example):

او نیمه‌مخالفانه صحبت کرد و انتقاد را با تمجید موازن کرد.

مثال:

He spoke semihostilely, balancing criticism with praise.

معنی(example):

تیم به‌طور نیمه‌مخالفانه کار کرد و هم پشتیبانی و هم رقابت ظریف را نشان داد.

مثال:

The team worked semihostilely, showing both support and subtle competition.

معنی فارسی کلمه semihostilely

: معنی semihostilely به فارسی

به طور نیمه‌مخالفانه، جایی که در آن احساسات منفی وجود دارد اما هنوز تعامل ممکن است.