معنی فارسی semilate
B1سمیلات، تقسیم یا جدا کردن نمونهها یا دادهها برای تجزیه و تحلیل بهتر.
To separate or subdivide samples or data for more effective analysis.
- VERB
example
معنی(example):
دانشمند پیشنهاد کرد که نمونهها را به سميلات تقسیم کند برای تحلیل بهتر.
مثال:
The scientist proposed to semilate the samples for better analysis.
معنی(example):
برای اطمینان از دقت، نیاز داریم که دادههای جمعآوری شده از آزمایش را به سميلات تقسیم کنیم.
مثال:
To ensure accuracy, we need to semilate the data collected from the experiment.
معنی فارسی کلمه semilate
:
سمیلات، تقسیم یا جدا کردن نمونهها یا دادهها برای تجزیه و تحلیل بهتر.