معنی فارسی semimetal
B1نیمهفلز، مادهای که ویژگیهای فلزات و غیرفلزات را دارد و معمولاً در کاربردهای الکترونیکی استفاده میشود.
A material that exhibits properties of both metals and nonmetals.
- noun
noun
معنی(noun):
A metalloid.
example
معنی(example):
سیلیکون به عنوان یک نیمهفلز در نظر گرفته میشود زیرا ویژگیهای هر دو فلز و غیرفلز را دارد.
مثال:
Silicon is considered a semimetal because it has properties of both metals and nonmetals.
معنی(example):
در الکترونیک، نیمهفلزها نقش کلیدی در فناوری نیمههادی دارند.
مثال:
In electronics, semimetals play a crucial role in semiconductor technology.
معنی فارسی کلمه semimetal
:
نیمهفلز، مادهای که ویژگیهای فلزات و غیرفلزات را دارد و معمولاً در کاربردهای الکترونیکی استفاده میشود.