معنی فارسی semimucous
B1نیمه لزج به مادهای اطلاق میشود که حالتی لزج دارد اما به طور کامل ترشحات غلیظ نیست.
Describing a substance that is somewhat mucus-like in consistency, not fully viscous.
- ADJECTIVE
example
معنی(example):
این ماده نیمه لزج و کار با آن دشوار بود.
مثال:
The substance was semimucous and difficult to handle.
معنی(example):
گلویش نیمه لزج احساس میکرد که بلعیدن را دشوار کرد.
مثال:
Her throat felt semimucous, making it hard to swallow.
معنی فارسی کلمه semimucous
:
نیمه لزج به مادهای اطلاق میشود که حالتی لزج دارد اما به طور کامل ترشحات غلیظ نیست.