معنی فارسی seminality
C1مسئلهای که به مبنای اصلی یا ابتدایی یک مفهوم اشاره دارد.
The quality of being seminal; the ability to inspire or lead to new ideas or developments.
- NOUN
example
معنی(example):
مقاله او به اصل شایستگی یافتههای پژوهش پرداخت.
مثال:
Her paper discussed the seminality of the research findings.
معنی(example):
اصل شایستگی ایدهها معمولاً به نظریههای جدید منجر میشود.
مثال:
The seminality of ideas often leads to new theories.
معنی فارسی کلمه seminality
:
مسئلهای که به مبنای اصلی یا ابتدایی یک مفهوم اشاره دارد.