معنی فارسی semineutral
B1نیمهمتعادل، به وضعیتی اشاره دارد که در آن هیچ طرفی بهطور کامل انتخاب نشده است.
Partially neutral, not favoring one side over another.
- ADJECTIVE
example
معنی(example):
موضع نیمهمتعادل سازمان باعث بحثهای مختلف شد.
مثال:
The semineutral stance of the organization led to various debates.
معنی(example):
نظرات نیمهمتعادل او در این جدال جانبدار نبود.
مثال:
His semineutral comments did not take sides in the argument.
معنی فارسی کلمه semineutral
:
نیمهمتعادل، به وضعیتی اشاره دارد که در آن هیچ طرفی بهطور کامل انتخاب نشده است.