معنی فارسی seminormalness
B2نیمهعادی بودن به ویژگیهایی اشاره دارد که نسبت به یک استاندارد عادی، مقداری غیرعادی یا خاص دارند.
The quality of being partially normal; a state of not fully conforming to standard norms.
- NOUN
example
معنی(example):
نیمهعادی بودن واکنش او همه را شگفتزده کرد.
مثال:
The seminormalness of his reaction surprised everyone.
معنی(example):
به علایق او در موسیقی نوعی نیمهعادی وجود داشت.
مثال:
There was a certain seminormalness to her preferences in music.
معنی فارسی کلمه seminormalness
:
نیمهعادی بودن به ویژگیهایی اشاره دارد که نسبت به یک استاندارد عادی، مقداری غیرعادی یا خاص دارند.