معنی فارسی semiorganized

B1

نیمه سازماندهی شده، به حالتی اشاره دارد که برنامه‌ریزی و سازماندهی در برخی جنبه‌ها وجود دارد اما کامل نیست.

Partially organized; indicating a state where there is some level of planning and structure but not complete.

example
معنی(example):

این مراسم نیمه‌سازماندهی شده بود و برخی فعالیت‌ها برنامه‌ریزی شده بودند اما همه آن‌ها نه.

مثال:

The event was semiorganized, with some activities planned but not all.

معنی(example):

او یک رویکرد نیمه‌سازماندهی شده به تحصیلاتش داشت و زمان‌های ساختار یافته را با مرورهای خودجوش ترکیب می‌کرد.

مثال:

She had a semiorganized approach to her studies, combining structured time with spontaneous reviews.

معنی فارسی کلمه semiorganized

: معنی semiorganized به فارسی

نیمه سازماندهی شده، به حالتی اشاره دارد که برنامه‌ریزی و سازماندهی در برخی جنبه‌ها وجود دارد اما کامل نیست.