معنی فارسی semiorthodoxly

B1

به شیوه‌ای نیمه ارتدوکس، به توصیف رویه‌هایی اطلاق می‌شود که در آن ترکیبی از سنت‌های قدیمی و نوآوری‌ها وجود دارد.

In a semiorthodox manner; describing practices or behaviors that balance some traditional elements with new perspectives.

example
معنی(example):

این گروه به صورت نیمه‌ارتدوکس ملاقات می‌کند و به سنت‌ها پایبند است در حالی که ایده‌های جدید را نیز در آغوش می‌گیرد.

مثال:

The group meets semiorthodoxly, adhering to traditions while also embracing new ideas.

معنی(example):

رویکرد او به این وضعیت به طور نیمه‌ارتدوکس مدیریت شد و تعادل بین حکمت متعارف و استراتژی‌های نوآورانه برقرار کرد.

مثال:

His approach to the situation was handled semiorthodoxly, balancing conventional wisdom with innovative strategies.

معنی فارسی کلمه semiorthodoxly

: معنی semiorthodoxly به فارسی

به شیوه‌ای نیمه ارتدوکس، به توصیف رویه‌هایی اطلاق می‌شود که در آن ترکیبی از سنت‌های قدیمی و نوآوری‌ها وجود دارد.