معنی فارسی semiovate
B1نیمه تخممرغی، شکلی که به طور جزئی شبیه به شکل تخممرغ است.
Having a shape that is somewhat like an egg.
- ADJECTIVE
example
معنی(example):
برگها نیمه تخممرغی هستند، به این معنی که تا حدی به شکل تخممرغیاند.
مثال:
The leaves are semiovate, which means they are somewhat egg-shaped.
معنی(example):
گیاهشناسان اغلب اشکال خاصی از گیاهان را به عنوان نیمه تخممرغی توصیف میکنند.
مثال:
Botanists often describe certain plant shapes as semiovate.
معنی فارسی کلمه semiovate
:
نیمه تخممرغی، شکلی که به طور جزئی شبیه به شکل تخممرغ است.