معنی فارسی semipalmated
B2سمپالمات به پرندگانی اطلاق میشود که در برخی ویژگیهای فیزیکی و رفتارهای پرندگان با مزیتهای زیستی شناخته میشوند.
Referring to certain bird species with partially webbed feet, often seen in coastal regions.
- adjective
adjective
معنی(adjective):
Having webs between some, but not all, of the toes
example
معنی(example):
پرنده سمپالمات نوعی پرنده است.
مثال:
The semipalmated plover is a type of bird.
معنی(example):
در بهار، پرندگان سواحل سمپالمات به سمت شمال مهاجرت میکنند.
مثال:
In the spring, semipalmated shorebirds migrate north.
معنی فارسی کلمه semipalmated
:
سمپالمات به پرندگانی اطلاق میشود که در برخی ویژگیهای فیزیکی و رفتارهای پرندگان با مزیتهای زیستی شناخته میشوند.