معنی فارسی semipopularly

B1

به شیوه‌ای که به طور نسبی محبوب است، اما هنوز به سطح بالایی از شناخته‌شدگی نرسیده است.

In a manner that is moderately known or accepted; not fully mainstream.

example
معنی(example):

او به طور نیمه‌محبوب ایده‌هایش را در جلسه اجتماعی به اشتراک گذاشت.

مثال:

She semipopularly shared her ideas in the community meeting.

معنی(example):

این رویداد به طور نیمه‌محبوب شناخته می‌شد اما هنوز هم جمعیت خوبی را جذب کرد.

مثال:

The event was semipopularly known but still attracted a decent crowd.

معنی فارسی کلمه semipopularly

: معنی semipopularly به فارسی

به شیوه‌ای که به طور نسبی محبوب است، اما هنوز به سطح بالایی از شناخته‌شدگی نرسیده است.