معنی فارسی semiprimigenous
B1نیمهاصیل، به قدمت یا ویژگیهایی اشاره دارد که به صورت جزئی به همراه دیگر صفات از نوع اصلی خود باقی ماندهاند.
Partially indigenous, referring to characteristics that are somewhat retained alongside other unique traits.
- ADJECTIVE
example
معنی(example):
گونههای گیاهی نیمهاصیل ویژگیهای انطباقی منحصربهفردی را نشان میدهند.
مثال:
The semiprimigenous plant species display unique adaptation features.
معنی(example):
اکوسیستمهای نیمهاصیل شرایط محیطی متمایزی دارند.
مثال:
Semiprimigenous ecosystems have distinct environmental conditions.
معنی فارسی کلمه semiprimigenous
:
نیمهاصیل، به قدمت یا ویژگیهایی اشاره دارد که به صورت جزئی به همراه دیگر صفات از نوع اصلی خود باقی ماندهاند.