معنی فارسی semirapacious
C1به معنای حرص و ولع زیاد و بدون حد و مرز، مخصوصاً در خصوص ثروت یا قدرت.
Having a ravenous or insatiable appetite, especially for wealth or power.
- ADJECTIVE
example
معنی(example):
طبیعت سمیرابیشی امپراتوری منجر به گسترش آن شد.
مثال:
The semirapacious nature of the empire led to its expansion.
معنی(example):
اینکه او دارای خواستهای سمیرابیشی برای قدرت بود در تصمیماتش مشهود بود.
مثال:
His semirapacious desire for power was evident in his decisions.
معنی فارسی کلمه semirapacious
:
به معنای حرص و ولع زیاد و بدون حد و مرز، مخصوصاً در خصوص ثروت یا قدرت.