معنی فارسی semiseparatist
B1نیمهتفکیکطلب، به معنای حمایت از جدایی جزئی یا خودمختاری در عین حفظ ارتباط با کل.
Partially separatist; supporting limited autonomy or separation while maintaining some connection.
- ADJECTIVE
example
معنی(example):
این گروه دیدگاههای نیمهتفکیکطلبانهای داشت و به دنبال برخی از خودمختاری بود.
مثال:
The group held semiseparatist views, advocating for some autonomy.
معنی(example):
موضع نیمهتفکیکطلبانه آنها شامل خواسته برای مدیریت محلی بیشتر بدون تفکیک کامل بود.
مثال:
Their semiseparatist stance included wanting more local governance without full separation.
معنی فارسی کلمه semiseparatist
:
نیمهتفکیکطلب، به معنای حمایت از جدایی جزئی یا خودمختاری در عین حفظ ارتباط با کل.