معنی فارسی semisocialist
B1نیمهسوسیالیست، به فردی اطلاق میشود که اعتقادات او ترکیبی از ایدههای سوسیالیستی و سرمایهداری است.
A person who supports a blend of socialist policies with elements of capitalism.
- NOUN
example
معنی(example):
دیدگاههای او تا حدودی نیمهسوسیالیستی بود، که از مالکیت خصوصی و عمومی حمایت میکرد.
مثال:
His views were somewhat semisocialist, advocating for both private and public ownership.
معنی(example):
یک رویکرد نیمهسوسیالیستی میتواند یک اقتصاد مختلط ایجاد کند.
مثال:
A semisocialist approach can create a mixed economy.
معنی فارسی کلمه semisocialist
:
نیمهسوسیالیست، به فردی اطلاق میشود که اعتقادات او ترکیبی از ایدههای سوسیالیستی و سرمایهداری است.